ناجل

لغت نامه دهخدا

ناجل. [ ج ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از نجل. ( اقرب الموارد ). || گرامی نسل از اسب و جز آن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الکریم النسل من الانسان والحیوان. ( المنجد ). فرس ناجل ؛ اسب گرامی نسل. ( ناظم الاطباء ). کریم النجل. ( اقرب الموارد ). ج ، ناجلات ، نواجل. || پدر مرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || دارای نجل و نسل و فرزند. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس