برآورد از آن وهم پیکر میان
یکی زرد گویای ناجانور.
ابوالحسن لوکری.
جانورکش مرکبانی سرکش و ناجانورآب هر یک را رکاب و باد هر یک را عنان.
فرخی.
وز آن جام ناجانور بشنوم درودی کزین جانور برشوم.
نظامی.
ببخشایش جانور کن بسیج به ناجانور بر مبخشای هیچ.
نظامی.