نابهنگام گرایی (anachronism)
در یونانی، «آناکرونیسم»، مرکب از دو جزء «آنا» به معنی «پس» و «کرونوس» به معنی «زمان». ناهمخوانی تاریخی یک واقعه، رسم، یا اصطلاح، که در ادبیات و نقاشی و هنرهای دیگر متداول است. اغلب به عمد به عنوان صناعتی برای تأکید بر نقاط قوت یا ضعف آن واقعه یا رسم یا اصطلاح یا دوره ای که در آن واقع شده به کار می رود. گاهی تنها به منظور خنداندن مخاطب و کاستن از سنگینی اثر به کار می رود، مثلاً داگلاس آدامز در راهنمای سفر مفت به کهکشان (۱۹۷۹) چنین کرده است. در داستان های علمی ـ تخیلی، سفر در زمان به نویسنده امکان می دهد که از این شگرد بارها استفاده کند. در فیلم بازگشت به آینده (۱۹۸۵) این صناعت به هر دو صورت کمدی و جدی به کار رفته است.
در یونانی، «آناکرونیسم»، مرکب از دو جزء «آنا» به معنی «پس» و «کرونوس» به معنی «زمان». ناهمخوانی تاریخی یک واقعه، رسم، یا اصطلاح، که در ادبیات و نقاشی و هنرهای دیگر متداول است. اغلب به عمد به عنوان صناعتی برای تأکید بر نقاط قوت یا ضعف آن واقعه یا رسم یا اصطلاح یا دوره ای که در آن واقع شده به کار می رود. گاهی تنها به منظور خنداندن مخاطب و کاستن از سنگینی اثر به کار می رود، مثلاً داگلاس آدامز در راهنمای سفر مفت به کهکشان (۱۹۷۹) چنین کرده است. در داستان های علمی ـ تخیلی، سفر در زمان به نویسنده امکان می دهد که از این شگرد بارها استفاده کند. در فیلم بازگشت به آینده (۱۹۸۵) این صناعت به هر دو صورت کمدی و جدی به کار رفته است.
wikijoo: نابهنگام_گرایی