نابلد
/nAbalad/
مترادف نابلد: غیرماهر، ناآشنا، ناآزموده، ناشی
متضاد نابلد: بلد
برابر پارسی: بیراه، کارندان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. بی خبر از راه ورسم جایی.
۳. آن که در کاری ماهر نباشد.
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
کسی که کاری بلد نباشد و بی هدف ب آن کار ادامه بدهد و غرورش اجازه یاد گیری نمیدهد ( نابلد ) میگویند . !