دیکشنری
مترجم
بپرس
نابفرمانی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نابفرمانی. [ ب ِ ف َ ] ( حامص مرکب ) سرکشی. توسنی. عصیان. به فرمان نبودن. صفت نابفرمان.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها