دیکشنری
مترجم
بپرس
نابسامان کردن
معنی انگلیسی
:
derange
,
disarray
,
disorganize
,
muddle
,
muss
,
snarl
,
tangle
,
upset
دنبال کنید
پیشنهاد کاربران
Throw sth into chaos
It threw the natural order
into chaos.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها