دیکشنری
مترجم
بپرس
نابسامان کار
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نابسامان کار. [ ب ِ ] ( ص مرکب ) هلوک. زانیه. بلایه. بدکاره : زنی نابسامان کار.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - فاسق فاسد. ۲ - زن بدکاره .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها