نابایسته هستی. [ ی ِ ت َ / ت ِ ی ِ هََ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ترجمه ممتنعالوجود یعنی آنچه وجود و هستی گرفتن آن ممتنع ومحال باشد مانند شریک یزدان. ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). چیزی که وجود آن محال و غیرمعقول بود مانند شریک باری. ( ناظم الاطباء ) .
فرهنگ فارسی
ترجمه ممتنع الوجود یعنی آنچه وجود و هستی گرفتن آن ممتنع و محال باشد مانند شریک بازی . از چیزیکه وجود آن محال و غیر معقول بود مانند شریک بازی .