نابای. ( ص مرکب ) محال. مقابل ممکن. ( از آنندراج ) ( برهان قاطع ). ضد ممکن.غیرمعقول. که قابل تعقل نباشد. ( ناظم الاطباء ). برابر ممکن. ( از انجمن آرا ) .