دیکشنری
مترجم
بپرس
نابالغی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نابالغی. [ ل ِ ] ( حامص مرکب ) صفت نابالغ. نابالغ بودن. نارسیدگی. صغر. || نادانی. بی تمیزی.
فرهنگ فارسی
۱ - عدم بلوغ صغر مقابل بلوغ . ۲ - ساده لوحی بی تمیزی .
مترادف ها
nonage
(اسم)
خردی، عدم بلوغ، نابالغی
فارسی به عربی
عدم النضج
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها