نابارور

/nAbArvar/

مترادف نابارور: سترون، عاقر، عقیم، نازا

متضاد نابارور: بارور

معنی انگلیسی:
infertile

لغت نامه دهخدا

نابارور. [ بارْ وَ ] ( ص مرکب ) بی میوه. بی حاصل. بی بار. بی بر. درختی که میوه ندارد. مقابل بارور.

فرهنگ فارسی

بی میوه بی حاصل

پیشنهاد کاربران

قسرکُس ؛ ناسزائی است که بزنان گویند یعنی زنی که فرزند نتواند آوردن
بی زه ؛ بی بر و عقیم و بی بار. ( ناظم الاطباء ) .

بپرس