ناافتاده. [ اُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مقابل افتاده.کاری ناافتاده ، امری واقع نشده. اتفاق نیفتاده. رخ نداده : افسوس و غبن است کاری ناافتاده را افزون هفتاد و هشتاد بار هزار هزار درم به ترکان و تازیکان و اصناف لشکر بگذاشتن. ( تاریخ بیهقی ص 257 ). - کارناافتاده ؛ سر و کار نداشته. گذر ناکرده : می ندانید ارچه بس آزاده اید زآنکه اینجا کارناافتاده اید.
عطار.
پیشنهاد کاربران
نا افتاده : واقع نشده . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص392 ) .