نااستواری
مترادف نااستواری: بی ثباتی، تزلزل، سستی
متضاد نااستواری: استواری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
سستی، نا استواری، بیمایگی، نحیفی، خطایی که ناشی از ضعف اخلاقی باشد
نا سازگاری، تناقض، ناجوری، تباین، بی ثباتی، نا استواری، ناهماهنگی
بی ثباتی، نا استواری
فارسی به عربی
تضارب
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید