ناارامی

/nA~ArAmi/

مترادف ناارامی: ( ناآرامی ) آشوب، انقلاب، بحران، تلاطم، تنش

متضاد ناارامی: ( ناآرامی ) آرامش سکون

معنی انگلیسی:
unrest, chaos, disquiet, disturbance, ferment, fidget

لغت نامه دهخدا

( ناآرامی ) ناآرامی. ( حامص مرکب ) آرام نداشتن. بی آرام بودن. عدم ثبات. || شتاب. عجله. || بیقراری. بی صبری. ناشکیبائی. اضطراب. تزلزل خاطر. دغدغه. || ناامنی. آشوب. نبودن امنیّت. و نیز رجوع به آرام شود.

فرهنگ فارسی

( نا آرامی ) ۱ - عدم آرام و سکون . ۲ - شتابندگی عجله . ۳ - بیقراری اضطراب . ۴ - ناامنی آشوب مقابل آرامش .

مترادف ها

disquiet (اسم)
ناارامی، بی قراری

unrest (اسم)
اشفتگی، اشوب، اضطراب، ناارامی، بی قراری، بی تابی

فارسی به عربی

( ناآرامی ) الإضطراب ، الشغب
ازعاج , اضطراب

پیشنهاد کاربران

تپ
Unrest
The Middle East has been experiencing a lot of unrest in recent years
تنش

بپرس