نائحه

لغت نامه دهخدا

( نائحة ) نائحة. [ ءِ ح َ ] ( ع ص ) نوحه کننده. ( مهذب الاسماء ). زن زاری کننده بر شوی. ( ناظم الاطباء ). مؤنث نائح. مویه گر. نوحه سرای. روضه خوان زن. نوحه گر زن. نادبه. ج ، نَوح ، انواح ، نُوَّح ، نَوائِح. نائحات. یقال : هم نوح و هن نوح. ( منتهی الارب ). نُوح. ( اقرب الموارد ). || گریه و ناله مصیبت. ( غیاث ) ( آنندراج ). || ناحت الحمامة؛ سجعت فهی نائحة و نواحه. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

نه بخوانید نائحه مشغول
یا به تدبیر کین و حرب و سپاه
شهید بلخی

بپرس