نائب السلطنه

/nA~ebossaltane/

لغت نامه دهخدا

نائب السلطنه. [ ءِ بُس ْ س َ طَ ن َ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس حکومت در صغر یا غیبت یا بیماری شاه. و نیز رجوع به نایب السلطنه شود.

فرهنگ فارسی

۱- کسی که بنیابت از طرف پادشاهی که بسن قانونی نرسیده امور سلطنت را اداره کند . ۲- کسی که از طرف شاهنشاه یا امپراتور امور مملکتی را که جرو امپراتوری است اداره کند نایب السطنه هندوستان
رئیس حکومت در صغر یا غیبت یا بیماری شاه

پیشنهاد کاربران

ینال
خلافت دار. [ خ ِ ف َ ] ( نف مرکب ) نگاهدارنده ٔ خلافت. جانشین. نایب :
این چور کن هوا لطافت باش
وآن چور کن زمین خلافت دار.
خاقانی.

بپرس