نا کشتنی

لغت نامه دهخدا

ناکشتنی. [ ک ِ ت َ ] ( ص لیاقت ) غیرقابل زرع. مقابل کشتنی. رجوع به کشتنی شود.

ناکشتنی. [ ک ُ ت َ ] ( ص لیاقت ) که نبایدش کشت. که نتوان کشتش. که به قتل رساندنش روا نیست. مقابل کشتنی. رجوع به کشتنی شود.

فرهنگ فارسی

که نبایدش کشت . که نتوان کشتش

پیشنهاد کاربران

بپرس