نا وردار

مجلسی که دولتی را از اکراه یا تحمیلی قبول نموده و هیچ یک را ور نمی گنجد و با انها ناورداری می ورزد. این است که میگویم وردار اصلا معنی بر دار را نمی دهد ای خاک توی سر سه دوره فرهنگستان ما کنند که فاتحه فرهنگ و ادب ما را خواند و الان یک با سواد خراسانی کهن که زبان دری میداند و یا افغانستانی که سواد خواندن و نوشتن دارد خدا گواه است از فوق دکترای ادبیات ما بیشتر معلومات دارد یک فوق دکترای ادبیات ما معنی خاص هیچ واژه ای را بلد نیست و فقد معنی کار بردی آنرا هر گونه غلط و غلوط در پای منقل خداوندان ادبیات رقم زده اند فرا گرفته اند و علت کار ما چاپلوسی ماست بیچاره رضا شاه که ادعای سواد و علم نداشت فقد بیگانه ستیز ی و سجاعت میهن پرستی او سبب شد که ایت الله آخوند خراسانی شاگرد حکیم سبزواری و استاد ایت الله خمینی اورا برای پادشاهی برگزید و لذا تمام دانشجویان و دانش آموزان دبیرستانها که از دانشجویان دکترای امروز دانشگاه ها برتر بودند در اختیار فرهنگستان گذاشت و حوزه علمیه قم دخو علی اکبر دهخدا که با عارف قزوینی و ایرج میزا و میر زاده عشقی از سواد داران نهضت مشروطه بود رییس فرهنگستان نمود با بودجه هنگفتی که از نفت در دل زمین را وعده به آلمان داده بود لذا ما مردم یک یک دهخدا را خداوند ادبیات خواندیم به حدی چاملوسی اورا نمودیم که شد دیکتاتور ادبیات و هرچه در فرهنگستان پخت با چهچه و به به خوردیم که امروز اکثر فرهنگستان ما متعلق به جغرافیا می باشد ایا دهخدا به تمام آن نقاط جغرافیایی سفر کرده ؟ یا مثل امروزه نقشه گوگل داشته تا مطالعه کند. ؟؟
... [مشاهده متن کامل]

رئیس دولتی که وزیران تحمیلی دارد و آنها را اصلا به مشاوره نمیخواند

کسیکه با اکراه به دوستان نگاه میکند و آنها را با محبت نمی نگرد

زن و مردی که با کراهت به هم نگاه میکنند و همدیگر را قبول نمی کنند

گوسفندی که نمیتوان بره و بزغاله ای را به او به فرزندی بقبولانیم و سخت حساس است و بچه غیر بچه خود را از خود می راند

گوسفندی که بچه خود را نمی پذیرد و اورا از خود دور میکند