نؤمن

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نُؤْمِنُ: ایمان می آوریم
معنی لَن نُّؤْمِنَ: هرگز باور نمی کنیم - هرگز ایمان نمی آوریم
معنی لَا نُؤْمِنُ: ایمان نیاوریم
ریشه کلمه:
امن (۸۷۹ بار)

پیشنهاد کاربران

یکی از اشتباهات بنیادی فلاسفه غرب اینستکه نتوانسته بدانند که مفاهیمی از قبیل فنومن، نئومن ( مفرد ) و نوومن ( جمع ) و به ویژه کاتگوری و ایده و ایده آل به زبان فارسی بوده اند و نه یونانی. این واژگان یا واژه گان و یا کلمات با حروف لاتین بصورت درست و صحیح مفرد و جمع به شکل زیر بوده و میباشند:
...
[مشاهده متن کامل]

الف - فارسی - لاتین ( درست و صحیح ) :
فَنومَن ؛ phanoman.
نَئومَن ؛ naoman که مفرد می باشد به شکل نا او من، یعنی او این من نیست بلکه من دیگریست در درون این من بیرونی.
نوومَن ؛ nouman که جمع بوده به معنای نوّ یا نُه تا من، به معنای نُه عضو دیگر خانواده ده عضوی ملکوتی یا آسمانی این من تجربی و دنیوی.
ب - یونانی - لاتین ( نادرست و ناصحیح ) :
phenomen و جمع آن به شکل phenomenon به معنای پدیده و پدیده ها و امورات و موضوعات پدیدار شده و شونده و تجربی یا فیزیکی.
neomen و جمع آن به شکل neoumenon به معنای موجود یا موجودات و موضوعات و امورات غیبی، امکانی، غیر تجربی، پدیدار نشده و ناپیدا یا متافیزیکی.
این روش نوشتاری در اصل و ریشه اشتباه بوده، زیرا علامت یا نشان بالا ( فتحه ) به علامت یا نشان پائین ( کسره ) تبدیل گردیده اند.
ضمنن، ضمنا، بر خلاف بینش و باور و قضاوت و نتیجه گیری منطقی و فهمانی و عقلانی کانت فیلسوف ایده آلیست آلمانی و بنیانگذار فلاسفه ترانسندتال یا آنسوئی و متافیزیک شبه علمی، فقط یک من و یک دنیای آنسوئی ( یعنی غیبی، امکانی یا متافیزیکی ) وجود ندارند بلکه نُه من ( برای هر فرد انسانی ) و شش دنیای آنسوئی به شکل شش آسمان و شش زمین دیگر و هرآنچه که بین آنهاست.
یک نکته بسیار مهم و شاید جالب و شایان یا درخور توجه فلسفی در ورای اعتقادات، باور ها و بینش های آیینی و دینی و مذهبی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام و آئین های هندوئی و بودائی و مزدیسنائی زردشتی و سیستم های قطور و پرحجم برهانی و استدلالی فلسفی و دیوان های عظیم الجثه یا گولیاد آسای نثری و شعری عرفان های دینی و آن اینکه
خدای حقیقی و واقعی در لحظه ی جاودانه حال از دو نوع سامانه یا نظام پادشاهی، حاکمیت یا فرمانروایی موازی و همزمان برخوردار است؛ یکی دنیوی، کوتاه مدت و ناقص هم بهشتی و هم جهنمی تحت تابش نور روشن پدیده تولد و دیگری برزخی، بلند مدت و در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین تحت تابش نور سیاه پدیده مرگ در بخش بسیار وسیع متافیزیکی در پشت پرده ضخیم و نفوذ ناپذیر همین دنیای فیزیکی و نه در ورای فلک الافلاک گمراهان وحیانی، وهمانی و ابهامگرا.