میچورینیسم

لغت نامه دهخدا

میچورینیسم. ( فرانسوی ، اِ ) اصطلاح فلسفی منسوب به میچورین. بطور کلی اساس این نظریه در تبدیل انواع طبیعی بر دو اصل ذیل بنا شده است : 1 - اثر مستقیم تغییرات شرایط محیط حیات بر حیوانات. 2 - ارثی بودن صفات اکتسابی. میچورین از مجموع تجربیات خود به این نتیجه رسید که اگر موجودی را در محیط متفاوت و تغییر یافته و غیرعادی قرار دهند دو راه می تواند بپیماید، یاآنکه از عادت ارثی اجدادی تبعیت کند که در این صورت مرگ او حتمی است و یا با شرایط جدید محیط خود را تطبیق دهد بنابراین از نظر میچورین هر موجودی قابل این است که صفات جدیدی کسب کند. این صفات اکتسابی از راه توالد و تناسل از اسلاف به اخلاف به ارث می رسد. اهمیت میچورینیسم در بیولوژی معاصر بی اندازه زیاد است.

فرهنگ فارسی

ذیل بنا شده : ۱ - اثر مستقیم تغییرات شرایط محیط حیات بر حیوانات . ۲ - ارثی بودن صفات اکتسابی . میچورین از مجموع تجربیات خود باین نتیجه رسید که اگر موجودی را در محیط متفاوت و تغییر یافته و غیر عادی قرار دهند دو راه میتواند بپیماید : یا آنکه از عادت ارثی اجدادی تبعیت کند که در اینصورت مرگ او حتمی است و یا شرایط جدید محیط خود را تطبیق دهد . بنابراین از نظر میچورین هر موجودی قابل اینست که صفات جدیدی کسب کند . این صفات اکتسابی از راه توالد و تناسل از اسلاف به اخلاف به ارث میرسد. اهمیت میچورینیسم در بیولوژی معاصر بی اندازه زیاد است . کتابی است در احوال شعرای ساقی نامه سرا و ساقی نامه هایشان تالیف ملا-
اصطلاح فلسفی منسوب به میچورین بطور کلی اساس این نظریه در تبدیل انواع طبیعی بر دو اصل ذیل بنا شده است : ۱ - اثر مستقیم تغییرات شرایط محیط حیات بر حیوانات . ۲ - ارثی بودن صفات اکتسابی .

پیشنهاد کاربران

بپرس