گراف میهای کارویی ( به مجاری: Nagykárolyi Károlyi Mihály Ádám György Miklós ) ( زاده ۴ مارس ۱۸۷۵ با نام میهای آدام جرج میکلوش کارویی در بوداپست – درگذشته ۱۹ مارس ۱۹۵۵ در وانس ) سیاستمدار، نخست وزیر و اولین رئیس جمهور جمهوری خلق مجار در ۱۹۱۸–۱۹۱۹ و پس از جنگ جهانی دوم سفیر مجارستان در فرانسه بود. از او در نوشته ها به عنوان گراف سرخ یاد می شود.
... [مشاهده متن کامل]
نقد فعالیت های سیاسی کارویی بسیار بحث برانگیز است، اگرچه اتفاق نظر کلی وجود دارد که وی یک رهبر ضعیف و شکست خورده بود. او در دوران میکلوش هورتی، به عنوان خائن به وطن و مقصر اصلی تریانون محکوم شد؛ از سوی دیگرانی اما دولتمردی مورد احترام بود که سیاست های اشتباه جنگ در امپراتوری اتریش - مجارستان و فرورفتن مجارستان در فاجعه جنگ جهانی اول را شناسایی و گوشزد کرد. این تناقض نظر همچنان در بین جناح های مختلف سیاست داخلی مجارستان در قرن بیست و یکم نیز پابرجاست.
میهای کارویی، مارس ۱۸۷۵ در خانواده ای کاتولیک، بسیار متمول و اشرافی که از قرن هفدهم نقش مهمی در سرنوشت مجارستان داشتند در بوداپست متولد و در کاخ کارویی در فُت، پشت بزرگ شد. او که در بدو تولد لب شکری و با یک چشم تقریباً نابینا متولد شد قربانی ازدواج فامیلی بود و شکل ظاهری صورتش تأثیر عمیقی در دوران کودکی و رشد شخصیتش در آینده گذاشت. کارویی تا چهارده سالگی به سختی می توانست مفهوم صحبت کند ولی با یک عمل جراحی و تمرین مستمر توانست گفتار نسبتاً طبیعی داشته باشد. او سه ساله بود که مادرش، گرِفین گئورگینا کارویی در اثر بیماری سل درگذشت و پدرش، گراف دیولا کارویی نیز خیلی زود دوباره ازدواج کرد. در نتیجه کارویی را نزد مادربزرگش نهادند که در حد افراط از او حمایت می کرد. در جوانی این نقص جسمی او را به تظاهر بیشتر سوق می داد و او به بازی چوگان، راندن ماشین سریع و قمار بی حد روی آورد.
در اوایل دههٔ بیست زندگی، کارویی تحت تأثیر سنت خانوادگی فرانکوفونی خود چندین سال را در پاریس گذراند و به انگلستان و آمریکا نیز سفر کرد. در این بین هم با سوسیالیسم آشنایی پیدا می کرد، نه نتها نوشته های کارل مارکس را می خواند حتی با سوسیالیست های مطرحی همچون سیدنی وب و بئاتریس وب در لندن نیز ملاقات هایی داشت. در ۲۶ سالگی به عنوان نمایندهٔ مستقل در پارلمان حاضر شد ولی نتیجه را باخت. سرانجام ریاست انجمن کشاورزی ملی مجارستان را به دست گرفت و سال بعد از آن، ۱۹۱۰ در مجلس سفلا در ردیف اپوزیسیون، شاخهٔ رادیکال حزب استقلال و ۴۸ که حزبی وفادار به نظرات سیاسی لایوش کشوت بود، جای گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
نقد فعالیت های سیاسی کارویی بسیار بحث برانگیز است، اگرچه اتفاق نظر کلی وجود دارد که وی یک رهبر ضعیف و شکست خورده بود. او در دوران میکلوش هورتی، به عنوان خائن به وطن و مقصر اصلی تریانون محکوم شد؛ از سوی دیگرانی اما دولتمردی مورد احترام بود که سیاست های اشتباه جنگ در امپراتوری اتریش - مجارستان و فرورفتن مجارستان در فاجعه جنگ جهانی اول را شناسایی و گوشزد کرد. این تناقض نظر همچنان در بین جناح های مختلف سیاست داخلی مجارستان در قرن بیست و یکم نیز پابرجاست.
میهای کارویی، مارس ۱۸۷۵ در خانواده ای کاتولیک، بسیار متمول و اشرافی که از قرن هفدهم نقش مهمی در سرنوشت مجارستان داشتند در بوداپست متولد و در کاخ کارویی در فُت، پشت بزرگ شد. او که در بدو تولد لب شکری و با یک چشم تقریباً نابینا متولد شد قربانی ازدواج فامیلی بود و شکل ظاهری صورتش تأثیر عمیقی در دوران کودکی و رشد شخصیتش در آینده گذاشت. کارویی تا چهارده سالگی به سختی می توانست مفهوم صحبت کند ولی با یک عمل جراحی و تمرین مستمر توانست گفتار نسبتاً طبیعی داشته باشد. او سه ساله بود که مادرش، گرِفین گئورگینا کارویی در اثر بیماری سل درگذشت و پدرش، گراف دیولا کارویی نیز خیلی زود دوباره ازدواج کرد. در نتیجه کارویی را نزد مادربزرگش نهادند که در حد افراط از او حمایت می کرد. در جوانی این نقص جسمی او را به تظاهر بیشتر سوق می داد و او به بازی چوگان، راندن ماشین سریع و قمار بی حد روی آورد.
در اوایل دههٔ بیست زندگی، کارویی تحت تأثیر سنت خانوادگی فرانکوفونی خود چندین سال را در پاریس گذراند و به انگلستان و آمریکا نیز سفر کرد. در این بین هم با سوسیالیسم آشنایی پیدا می کرد، نه نتها نوشته های کارل مارکس را می خواند حتی با سوسیالیست های مطرحی همچون سیدنی وب و بئاتریس وب در لندن نیز ملاقات هایی داشت. در ۲۶ سالگی به عنوان نمایندهٔ مستقل در پارلمان حاضر شد ولی نتیجه را باخت. سرانجام ریاست انجمن کشاورزی ملی مجارستان را به دست گرفت و سال بعد از آن، ۱۹۱۰ در مجلس سفلا در ردیف اپوزیسیون، شاخهٔ رادیکال حزب استقلال و ۴۸ که حزبی وفادار به نظرات سیاسی لایوش کشوت بود، جای گرفت.