میه
لغت نامه دهخدا
میه. [ م َی ی ِه ْ ] ( ع ص ) میهة. پر از آب مانند کشتی و چاه و جز آن.
میه. [ م ِ ی ِ ] ( اِ ) دیوک جامه. ( ناظم الاطباء ). بید.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
در زبان گویش روستایی کرمانشاهی به گوسفند ماده گفته میشود که عبارت فارسی آن میشود میش. به گوسفند ماده در زبان کردی میه میگویند با سپاس.
به معنای مه ابر غلیظ در زبان مازندرانی فرهنگنامه تبری اسم دختر