ویلهلمینا «مینا» هارکر یا مینا موری ( به انگلیسی: Mina Harker ) یکی از شخصیت های اصلی رمان ترسناک دراکولا در سال ۱۸۹۷، اثر نویسنده ایرلندی برام استوکر است. مینا موری، نامزد جاناتان هارکر و بهترین دوست لوسی وستنرا، اولین قربانی کنت دراکولا و پیچیده ترین شخصیت رمان به حساب می آید. در حالی که او نمونه ای از یک زن در دوره ویکتوریا به شمار می رود، در زمینه هوش و شجاعت همتای مردان بود. در مقابل با لوسی، اشاره بسیار کمی دربارهٔ تمایلات جنسی مینا ذکر شده است و او معمولاً به عنوان فردی پاک و عاری از هرگونه میل جنسی توصیف شده است. اگرچه او زنی متأهل و ازدواج کرده است، هرگز سخنی شبیه به انگیزه داشتن به میل جنسی از او شنیده نشد. [ ۱] [ ۲]
پس از گریختن نامزدش جاناتان از قلعه دراکولا، مینا نیز به بوداپست سفر کرده تا به او بپیوندد. در آنجا مینا از جاناتان در طی دوران بهبودیش پس از آسیب های روانی که بر اثر برخورد با دراکولا و سه عروس خون آشامش به او وارد شده بود، مراقبت می کرد. سپس آن ها به عنوان زن و شوهر به انگلستان بازگشتند. در بازگشت به خانه، آن ها دریافتند لوسی بر اثر یک بیماری مرموز ناشی از خونریزی شدید در نتیجه حمله یک حیوان خون آشام ناشناخته جانش را از دست داده است. آن ها متوجه شدند هیچ کس به جز دراکولا قادر به تغییر شکل ظاهر خود نبود. مینا و جاناتان با هدف از بین بردن دراکولا به آبراهام ون هلسینگ و گروهش پیوستند. اما وقتی دراکولا از این نقشه علیه خود آشکار شد، برای گرفتن انتقام مینا را گزید. او همچنین خون خود را به مینا خورانید تا پس از مرگش به یک خون آشام تبدیل شود. مینا به آرامی بر اثر خون دراکولا که در رگ هایش جریان داشت از پای درمی آمد و مدام از حالت هوشیاری به حالتی نیمه خلسه درمی آمد که در طی این مدت او به صورت دورآگاهی با دراکولا در ارتباط بود. مینا سپس از توانایی دورآگاهی خود برای ردیابی و پیدا کردن دراکولا استفاده نمود. در انتها دراکولا به قلعه خود واقع در ترانسیلوانی فرار کرد، اما به دست ون هلسینگ و گروهش درست قبل از غروب خورشید کشته شد. در نتیجه طلسم دراکولا شکسته شد و نفرین مینا از بین رفت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپس از گریختن نامزدش جاناتان از قلعه دراکولا، مینا نیز به بوداپست سفر کرده تا به او بپیوندد. در آنجا مینا از جاناتان در طی دوران بهبودیش پس از آسیب های روانی که بر اثر برخورد با دراکولا و سه عروس خون آشامش به او وارد شده بود، مراقبت می کرد. سپس آن ها به عنوان زن و شوهر به انگلستان بازگشتند. در بازگشت به خانه، آن ها دریافتند لوسی بر اثر یک بیماری مرموز ناشی از خونریزی شدید در نتیجه حمله یک حیوان خون آشام ناشناخته جانش را از دست داده است. آن ها متوجه شدند هیچ کس به جز دراکولا قادر به تغییر شکل ظاهر خود نبود. مینا و جاناتان با هدف از بین بردن دراکولا به آبراهام ون هلسینگ و گروهش پیوستند. اما وقتی دراکولا از این نقشه علیه خود آشکار شد، برای گرفتن انتقام مینا را گزید. او همچنین خون خود را به مینا خورانید تا پس از مرگش به یک خون آشام تبدیل شود. مینا به آرامی بر اثر خون دراکولا که در رگ هایش جریان داشت از پای درمی آمد و مدام از حالت هوشیاری به حالتی نیمه خلسه درمی آمد که در طی این مدت او به صورت دورآگاهی با دراکولا در ارتباط بود. مینا سپس از توانایی دورآگاهی خود برای ردیابی و پیدا کردن دراکولا استفاده نمود. در انتها دراکولا به قلعه خود واقع در ترانسیلوانی فرار کرد، اما به دست ون هلسینگ و گروهش درست قبل از غروب خورشید کشته شد. در نتیجه طلسم دراکولا شکسته شد و نفرین مینا از بین رفت.
wiki: مینا هارکر