میمن

لغت نامه دهخدا

میمن. [ م ُ ی َم ْ م َ ] ( ع ص ) آن که بیارد برکت و افزایش را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنکه برکت و افزایش می آورد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آنکه بیارد و افزایش را آنکه برکت و افزایش میاورد

گویش مازنی

/mayyemen/ مرتعی در حوزه آلاشت

پیشنهاد کاربران

میمنه و مِیْمَن ؛ مکان دارای میمنت
مِیْمْ ، میمند ؛ مِیْ ماند ، مایه ی ماندگاری ، دارای مایه و میمنت ، مایه دار
میامی ؛ مِی مایه ، مایه مِی ، مِیْم ، مِی مایه دار ، مِیْمان ، مِیْمند ، مِیْمه ، مِیْبُد
...
[مشاهده متن کامل]

تحلیل و تفسیر کلمات فوق مرتبط با تحلیل کلمه ی مِیْدَر از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تبیین شده است ؛
میدر ؛ این کلمه به عنوان یک نام برای یک مکان و به عنوان یک نام در نامگذاری های فامیلی در حال حاضر در حال استفاده می باشد.
ریخت کتابی و کامل تر این کلمه به صورت میدار و می دار به معنی دارای مِیْ و مایه مرتبط با کلمه ی مِیْن و ماین و مایْند و میان و مینو و مانایی و ماندانا و ماندنی و منّان دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی مِیْ ریشه ی مصدر ثلاثی مینو و مانایی می باشد.
کلمات دیگری که بعد از این کلمه در جریان آبراه سیال مفاهیم کلمات برای ایجاد یک تعریف و ایجاد جمله قابل مشاهده شدن است کلماتی از قبیل ؛ مَدار و دایره و دیار و مُدارا و دار و دارایی و دارو و اداره و درایت و دریا و. . . می باشد.
تمام مفاهیم کلمات فوق الذکر و قابل انشعاب از کلمه ی مِیْ، اشاره به یک ثروت دارای میمنت و نهفته در میان جایی جهت ایجاد یک مینو برای مانایی بیشتر از جانب خداوند منان می باشد.

میمن نام یکی از قوم هند که در گجرات و مومبی و کراچی زندگی می کنند