میفر

لغت نامه دهخدا

میفر. [ ف َ ] ( ع ص ) خادم سبک روح و چالاک. ( منتهی الارب ). خدمتکار. ( مهذب الاسماء ). خادم. ( یادداشت مؤلف ) ( دهار ). مئفر. و رجوع به مئفر شود.

فرهنگ فارسی

خادم سبک روح و چالاک خدمتکار

پیشنهاد کاربران

ایل فره حسنوند قوم لر شعب لک ایل حسنوند طایفه میفر زنده باد لرستان
میفریا مظفر نام یکی از طایفه های ایل حسنوند در لرستان هست که دارای هفت پسر یا تیره به نامهای ۱. نیر ( نادر ) ۲. شه نیر ( شه نادر ) ۳. جومرد ( جوانمرد ) ۴. حیلی ( حیدری ) ۵. صالی ( صالحی ) ۶. سیفین ( سیف الدین ) ۷. خنوزار ( خانگذار ) می باشد
میفر ترکیبی از ( می فر ) هست و به معنی باده ی شکوه و نیز از باب صفت معکوس میتوان گفت شکوه باده!!!
نه اینکه اسم خودمه هاااااا!واقعا تنها معنی واقعی این اسم همینه که عرض کردم.
می بمعنی شراب و فر بمعنی شکوه و عظمت و خلوص متعالی . میفر بمعنی شراب ناب و خالص و معنای استعاری آن ازشراب ناب مست شده انسان پاک و بدون تعلق دنیوی