میغرنگ. [ رَ ] ( ص مرکب ) به رنگ میغ. ابرگون. که همرنگ ابر باشد : دیوان میغرنگ سنان کش چو آفتاب کز نوک نیزه شان سر کیوان زبان کشید.خاقانی.