میشن

/miSan/

لغت نامه دهخدا

میشن. [ ش َ ] ( اِ ) قسمی پوست پیراسته از سنخی پست. قسمی چرم تنک و بی دوام وبد. قسمی چرم پست ، مقابل تیماج. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

جنوب خاوری شهر ملایر واقع است . جلگه و معتدل است و ۱۲۸۹ تن سکنه دارد . محصولش غلات حبوبات و انگور است . نام کتابی است یهودیان را . نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش
میشین: پوست میش دباغت شده
( اسم ) پوست میش دباغت کرده .

فرهنگ معین

(شَ ) (اِ. ) پوست میش دباغی شده .

فرهنگ عمید

پوست میش دباغت شده.

پیشنهاد کاربران

بپرس