صدابیزاری. . .
صداگریزی. . . .
پرچه شدن ازصدای تکراری. . .
. . . . . . . . . .
فرارازصدای چرخ دنده های درگیر، که تهش هیچی نیست.
مثل بهم خوردن دندان عاریه فردیکه درجمع نشسته.
صداگریزی. . . .
پرچه شدن ازصدای تکراری. . .
. . . . . . . . . .
فرارازصدای چرخ دنده های درگیر، که تهش هیچی نیست.
مثل بهم خوردن دندان عاریه فردیکه درجمع نشسته.