میرمحله
لغت نامه دهخدا
میرمحله. [ م َ ح َل ْ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن ، واقع در 9هزارگزی شمال خاوری فومن با 126 تن جمعیت. آب آن از رود شفت و استخر و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
میرمحله.[ م َ ح َل ْ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شاندرمن بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش ، واقع در 10هزارگزی شمال خاوری ماسال با 160 تن جمعیت. آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن مالرو است. محل چموش دوزان جزء میرمحله محسوب شده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
میرمحله. [ م َ ح َل ْ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان استرآباد رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان ،واقع در 22هزارگزی شمال خاوری گرگان با 630 تن جمعیت. آب آن از رودخانه محلی و راه آن ماشین رو است. امامزاده ای دارد و صنایع دستی زنان بافتن کرباس و پارچه های ابریشمی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
میرمحله (بخش مرکزی ماسال). میرمحله یک روستا در ایران است که در بخش مرکزی شهرستان ماسال در استان گیلان واقع شده است. [ ۱]
این روستا در دهستان ماسال قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۹۰ نفر ( ۱۱۴ خانوار ) بوده است. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در دهستان ماسال قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۹۰ نفر ( ۱۱۴ خانوار ) بوده است. [ ۲]
پیشنهاد کاربران
در قدیم هر محاه یا قریه ای بادتوجه به شغل خاص یا واسطه وجود یک موضوع خاص یا بواسطه وجود اثار. . گیاه. . درختان وطایفه خاصی نام
گذاری میشد روستای میر محله بواسطه دارا بودن جمعیت بالای سادات بنام میر. محله ( محله سادات ) نامگذاری شده است که هنوزم تعداد زیادی ازذاین سادات دراین محل ساکنند
گذاری میشد روستای میر محله بواسطه دارا بودن جمعیت بالای سادات بنام میر. محله ( محله سادات ) نامگذاری شده است که هنوزم تعداد زیادی ازذاین سادات دراین محل ساکنند
باسلام وادب
میربه معنای سید
ومحله به معنای آبادی،
این روستابه دلیل داشتن سیدفروان
میرمحله ( گرگان ) نامیده شده است.
میربه معنای سید
ومحله به معنای آبادی،
این روستابه دلیل داشتن سیدفروان
میرمحله ( گرگان ) نامیده شده است.