میرفِندِرِسکی، میرابوالقاسم (۹۷۰ـ اصفهان ۱۰۵۰ق)
حکیم و عارف ایرانی. پدرش از سادات فندرسک استرآباد و از خادمان دربار شاه عباس صفوی بود. پس از آموختن مقدمات علم در زادگاه خویش، در اصفهان از محضر علامه چلبی بیگ تبریزی استفاده کرد، تا آن که روحیۀ ماجراجویی وی، او را به هندوستان برد. از ۱۰۱۵ق، در زمان حکومت اکبرشاه، تا ۱۰۴۶ق بارها به هندوستان سفر کرد. فلسفه و عرفان هند بر او تأثیر بسیار داشته است. میرفندرسکی اگرچه به عنوان حکیم اشراقی شهرت دارد، ولی رساله های کوتاه حکمی وی چون رسالة الحرکه و التشکیک گویای ذوق مشایی وی است؛ با این حال دلبستگی وی به کیمیا و مبانی شهودی عرفان هندی غیر قابل انکار است. فلاسفه ای چون آقا حسین خوانساری، ملا محمد باقر سبزواری، سید احمد عریضی درب امامی و حتی ملاصدرا از او بهره برده اند. در تخت فولاد اصفهان در تکیه ای معروف به تکیۀ میر مدفون است. از آثارش: کشف لغات و حواشی بر جوک باشَسْت؛ صناعیه در بررسی صناعات حاصل از قوۀ دراکۀ انسان (تهران ۱۳۱۷ش). ازین حکیم اشعاری چند با ذوق شهودی برجای مانده که مشهورترین آن قصیدۀ یائیه یا حکمیه با مطلع زیر است: «چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی ـ صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی».
حکیم و عارف ایرانی. پدرش از سادات فندرسک استرآباد و از خادمان دربار شاه عباس صفوی بود. پس از آموختن مقدمات علم در زادگاه خویش، در اصفهان از محضر علامه چلبی بیگ تبریزی استفاده کرد، تا آن که روحیۀ ماجراجویی وی، او را به هندوستان برد. از ۱۰۱۵ق، در زمان حکومت اکبرشاه، تا ۱۰۴۶ق بارها به هندوستان سفر کرد. فلسفه و عرفان هند بر او تأثیر بسیار داشته است. میرفندرسکی اگرچه به عنوان حکیم اشراقی شهرت دارد، ولی رساله های کوتاه حکمی وی چون رسالة الحرکه و التشکیک گویای ذوق مشایی وی است؛ با این حال دلبستگی وی به کیمیا و مبانی شهودی عرفان هندی غیر قابل انکار است. فلاسفه ای چون آقا حسین خوانساری، ملا محمد باقر سبزواری، سید احمد عریضی درب امامی و حتی ملاصدرا از او بهره برده اند. در تخت فولاد اصفهان در تکیه ای معروف به تکیۀ میر مدفون است. از آثارش: کشف لغات و حواشی بر جوک باشَسْت؛ صناعیه در بررسی صناعات حاصل از قوۀ دراکۀ انسان (تهران ۱۳۱۷ش). ازین حکیم اشعاری چند با ذوق شهودی برجای مانده که مشهورترین آن قصیدۀ یائیه یا حکمیه با مطلع زیر است: «چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی ـ صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی».