میرزا فتحعلی آخوندزاده ( زادهٔ ۱۲ ژوئیهٔ ۱۸۱۲ – درگذشتهٔ ۹ مارس ۱۸۷۸ ) ( ۲ رجب ۱۲۲۷– ۵ ربیع الاول ۱۲۹۵ ه. ق ) نمایش نامه نویس و آزادی خواه ایرانی بود. او را بنیانگذار ادبیات نو در ایران، نخستین نمایشنامه نویس ایرانی، پیشرو فن نمایش نویسی اروپایی در آسیا و از پیشگامان جنبش ترقی خواهی و ملی گرایی ایرانی می دانند. او یکی از اولین و صریح ترین خداناباوران در جهان اسلام است. اندیشه های او بر اندیشمندان جنبش مشروطیت ایران از جمله میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان، عبدالرحیم طالبوف، میرزا آقا تبریزی و دیگران بسیار تأثیر گذاشت.
... [مشاهده متن کامل]
آخوندزاده در سال ۱۸۱۲ در شهر نوخه، در بخشی از آذربایجان که در سال ۱۸۲۸ به روسیه ضمیمه شد، به دنیا آمد.
عبدالهادی حائری در صفحه ۲۶ کتاب تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق می نویسند:
• او از یک خانواه ایرانی مقیم شکی، قفقاز بود و شرح زندگی خود را به شیوه کوتاه و پراکنده ای در موارد گوناگون در نوشته های خود داده است. بنا به گفته خودش، با مادر خویش به اردبیل رفت تا با عموی خود آخوند حاجی علی اصغر که نام خانوادگی آخوندزاده از نام او گرفته شده است زندگی کند. آخوندزاده که اجدادش ایرانی بودند خود در ۲۲ سالگی به تفلیس رفت. او ادامه می دهد که گرچه در ظاهر ترک بنظر می رسد ولی اصلاً ایرانی است. پدربزرگ او حاج احمد اهل رشت بود و بعدها به آذربایجان کوچید. آرزوی او این بوده است که ایرانیها متوجه این نکته باشند که او از فرزندان ایران و میهن او ایران و کیش او شیعه دوازده امامی است. حس افتخار آخوندزاده او را وادار می کرد که دربارهٔ هم میهن های ایرانی خود که با هم اهل یک میهن و دارای یک زبان بودند حمیت داشته باشند. او نخستین مسلمانی بود که نمایشنامه ای به زبان ترکی در سال ۱۸۴۹/۱۲۶۶ نوشت…
هنگامی که ۲۳ ساله بود به تفلیس رفت و مترجم بارون روزن فرماندار گرجستان شد و تا آخرعمر این سمت را داشت. در تفلیس با تئاترهای گرجستان آشنا شد. در این تئاترها اغلب آثار گوگول، آستروسوفسکی و مولیر به صحنه می رفتند. از آنجا بود که دست به نگارش نمایشنامه زد. از جمله آثار آخوندزاده که سبب شهرت وی در ادبیات نمایشی شد، کتاب «تمثیلات» است که حاوی شش نمایشنامه و یک داستان است. آخوندزاده در سال ۱۲۵۶ ه. خ ( ۱۸۷۸ میلادی ) در تفلیس در ۶۵ سالگی درگذشت؛ و آرامگاه او در تفلیس در باغی موسوم به بوتانی باخی ( به زبان گرجی ) یا همان باغ گیاه شناسی تفلیس که در ارتفاعات نزدیک به ناری قلعه قرار دارد واقع است. سنگ قبر او رو به ویرانی است و قابل خواندن نیست. اما تندیس او توسط دولت آذربایجان ساخته شده و بر فراز آرامگاه قرار دارد. عبدالهادی حائری در صفحه ۲۷ کتاب تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق می نویسند:
... [مشاهده متن کامل]
آخوندزاده در سال ۱۸۱۲ در شهر نوخه، در بخشی از آذربایجان که در سال ۱۸۲۸ به روسیه ضمیمه شد، به دنیا آمد.
عبدالهادی حائری در صفحه ۲۶ کتاب تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق می نویسند:
• او از یک خانواه ایرانی مقیم شکی، قفقاز بود و شرح زندگی خود را به شیوه کوتاه و پراکنده ای در موارد گوناگون در نوشته های خود داده است. بنا به گفته خودش، با مادر خویش به اردبیل رفت تا با عموی خود آخوند حاجی علی اصغر که نام خانوادگی آخوندزاده از نام او گرفته شده است زندگی کند. آخوندزاده که اجدادش ایرانی بودند خود در ۲۲ سالگی به تفلیس رفت. او ادامه می دهد که گرچه در ظاهر ترک بنظر می رسد ولی اصلاً ایرانی است. پدربزرگ او حاج احمد اهل رشت بود و بعدها به آذربایجان کوچید. آرزوی او این بوده است که ایرانیها متوجه این نکته باشند که او از فرزندان ایران و میهن او ایران و کیش او شیعه دوازده امامی است. حس افتخار آخوندزاده او را وادار می کرد که دربارهٔ هم میهن های ایرانی خود که با هم اهل یک میهن و دارای یک زبان بودند حمیت داشته باشند. او نخستین مسلمانی بود که نمایشنامه ای به زبان ترکی در سال ۱۸۴۹/۱۲۶۶ نوشت…
هنگامی که ۲۳ ساله بود به تفلیس رفت و مترجم بارون روزن فرماندار گرجستان شد و تا آخرعمر این سمت را داشت. در تفلیس با تئاترهای گرجستان آشنا شد. در این تئاترها اغلب آثار گوگول، آستروسوفسکی و مولیر به صحنه می رفتند. از آنجا بود که دست به نگارش نمایشنامه زد. از جمله آثار آخوندزاده که سبب شهرت وی در ادبیات نمایشی شد، کتاب «تمثیلات» است که حاوی شش نمایشنامه و یک داستان است. آخوندزاده در سال ۱۲۵۶ ه. خ ( ۱۸۷۸ میلادی ) در تفلیس در ۶۵ سالگی درگذشت؛ و آرامگاه او در تفلیس در باغی موسوم به بوتانی باخی ( به زبان گرجی ) یا همان باغ گیاه شناسی تفلیس که در ارتفاعات نزدیک به ناری قلعه قرار دارد واقع است. سنگ قبر او رو به ویرانی است و قابل خواندن نیست. اما تندیس او توسط دولت آذربایجان ساخته شده و بر فراز آرامگاه قرار دارد. عبدالهادی حائری در صفحه ۲۷ کتاب تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق می نویسند: