میرزا عبدالله دوم شیخ الاسلام ( فوت ۱۲۵۲ ه. ش ) ( فوت ۱۲۹۰ ه. ق ) از علما و رجال حکومتی ( شیخ الاسلام اصفهان ) در زمان فتحعلی شاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه در اصفهان بود
• شیخ الاسلام اصفهان: او پس از فوت پدرش ( میرزا محمد رحیم دوم ) در سال ۱۲۱۲ ه. ش ( ۱۲۴۹ ه. ق ) در دوران حاکمیت خسروخان گرجی، سلطان حسین میرزا جلال الدوله و ظل السلطان، شیخ الاسلام شد و در دیوانخانه شیخ الاسلام به امور مربوط به شیخ الاسلام رسیدگی می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
• متولی مدرسه ملا عبدالله شوشتری: مدرسه ملا عبدالله یکی از مدارس حوزه علمیه اصفهان است که به دستور شاه عباس اول جهت تدریس مولانا عبدالله شوشتری از علمای دورهٔ صفویه ساخته شده است. در کتاب مکارم الاثار آمده است که نام میرزا عبدالله شیخ الاسلام، در کاشیکاری و کتیبه مدرسهٔ ملاعبدالله موجود است ؛ ولی هم اکنون از این کاشی ها اثری به جای نمانده است
• شکایت از خسروخان گرجی: خسروخان گرجی، حاکم اصفهان بین سالهای ۱۲۱۳–۱۲۱۶ ه. ش ( ۱۲۵۰–۱۲۵۳ ه. ق ) بود. میرزا عبدالله پس از مراجعه مردم و درخواست دادرسی از آنها علیه خسروخان، جهت شکایت از حاکم، به تهران نزد محمد شاه رفت. از طرف پادشاه فرمانی به خسرو خان گرجی صادر شد و در ان او را باجرای دستورهای شیخ الاسلام امر داد.
صورت فرمان محمد شاه که به عنوان خسرو گرجی صادر شده است:
السطان محمد شاه قاجار
مقرب الخاقان خسرو خان - جناب میرزا عبدالله شیخ الاسلام آمد شرفیاب حضور شد نسبت باو التفات کردیم – مخلص حقیقی است. ان دولتخواه باید کارهای او را بگذارند مطابق قاعده و فرامین او با او خوب رفتار کند در هر باب و هر حال البته فی ۲۰ ربیع الاول ۱۲۵۳ ( ۱۲۱۶ ش )
فشار خسروخان همچنان بر مردم ادامه داشت تا اینکه منجر به خشم بیشتر انها و شورش مردم اصفهان علیه او شد. شورشیان خسروخان را در کاخ هفت دست محاصره کردند و به زد وخورد با مامورین دولت پرداختند. از طرف دولت، فرخ خان غفاری کاشانی ( امین الدوله ) برای رفع درگیری به اصفهان آمد و خسروخان را بر کنار و به تهران فرستاد.
• کمک به فقرا در قحطی سال ۱۲۵۰ ه. ش ( ۱۲۸۸ ه. ق ) : در قحطی عمومی سال ۱۲۸۸ ه. ق که یکی از مرگبارترین رخدادهای ایران در دویست سال گذشته است ، میرزا عبدالله به فقرا و مستمندان کمک و مساعدت نموده است. .
طبق برآورد اولیور سنت جان در طول این قحطی، یک سوم مردم شهرهای اصفهان، یزد و مشهد یر اثر مرگ ومیر یا مهاجرت از دست رفته اند کمبود شدید غله عواقب بسیار بدی در پی داشت: کسانی که نان نداشتند، ناگزیر به علف خواری روی آوردند یا به استفاده از گوشت حیوانات بارکش و در مراحل بعد به خوردن سگ و گربه و موش و حتی اجساد مرده ناچار شدند. محمد حسن جابر انصاری می نویسد: در بسیاری از موارد، کار به ادام خواری کشید و به مناسیت ان، بیت زیر مشهور شد:
• شیخ الاسلام اصفهان: او پس از فوت پدرش ( میرزا محمد رحیم دوم ) در سال ۱۲۱۲ ه. ش ( ۱۲۴۹ ه. ق ) در دوران حاکمیت خسروخان گرجی، سلطان حسین میرزا جلال الدوله و ظل السلطان، شیخ الاسلام شد و در دیوانخانه شیخ الاسلام به امور مربوط به شیخ الاسلام رسیدگی می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
• متولی مدرسه ملا عبدالله شوشتری: مدرسه ملا عبدالله یکی از مدارس حوزه علمیه اصفهان است که به دستور شاه عباس اول جهت تدریس مولانا عبدالله شوشتری از علمای دورهٔ صفویه ساخته شده است. در کتاب مکارم الاثار آمده است که نام میرزا عبدالله شیخ الاسلام، در کاشیکاری و کتیبه مدرسهٔ ملاعبدالله موجود است ؛ ولی هم اکنون از این کاشی ها اثری به جای نمانده است
• شکایت از خسروخان گرجی: خسروخان گرجی، حاکم اصفهان بین سالهای ۱۲۱۳–۱۲۱۶ ه. ش ( ۱۲۵۰–۱۲۵۳ ه. ق ) بود. میرزا عبدالله پس از مراجعه مردم و درخواست دادرسی از آنها علیه خسروخان، جهت شکایت از حاکم، به تهران نزد محمد شاه رفت. از طرف پادشاه فرمانی به خسرو خان گرجی صادر شد و در ان او را باجرای دستورهای شیخ الاسلام امر داد.
صورت فرمان محمد شاه که به عنوان خسرو گرجی صادر شده است:
السطان محمد شاه قاجار
مقرب الخاقان خسرو خان - جناب میرزا عبدالله شیخ الاسلام آمد شرفیاب حضور شد نسبت باو التفات کردیم – مخلص حقیقی است. ان دولتخواه باید کارهای او را بگذارند مطابق قاعده و فرامین او با او خوب رفتار کند در هر باب و هر حال البته فی ۲۰ ربیع الاول ۱۲۵۳ ( ۱۲۱۶ ش )
فشار خسروخان همچنان بر مردم ادامه داشت تا اینکه منجر به خشم بیشتر انها و شورش مردم اصفهان علیه او شد. شورشیان خسروخان را در کاخ هفت دست محاصره کردند و به زد وخورد با مامورین دولت پرداختند. از طرف دولت، فرخ خان غفاری کاشانی ( امین الدوله ) برای رفع درگیری به اصفهان آمد و خسروخان را بر کنار و به تهران فرستاد.
• کمک به فقرا در قحطی سال ۱۲۵۰ ه. ش ( ۱۲۸۸ ه. ق ) : در قحطی عمومی سال ۱۲۸۸ ه. ق که یکی از مرگبارترین رخدادهای ایران در دویست سال گذشته است ، میرزا عبدالله به فقرا و مستمندان کمک و مساعدت نموده است. .
طبق برآورد اولیور سنت جان در طول این قحطی، یک سوم مردم شهرهای اصفهان، یزد و مشهد یر اثر مرگ ومیر یا مهاجرت از دست رفته اند کمبود شدید غله عواقب بسیار بدی در پی داشت: کسانی که نان نداشتند، ناگزیر به علف خواری روی آوردند یا به استفاده از گوشت حیوانات بارکش و در مراحل بعد به خوردن سگ و گربه و موش و حتی اجساد مرده ناچار شدند. محمد حسن جابر انصاری می نویسد: در بسیاری از موارد، کار به ادام خواری کشید و به مناسیت ان، بیت زیر مشهور شد: