میرزا محمد جعفر لواسانی مشهور به حکیم الهی اول زاده ۱۲۱۵ قمری در لواسان و در گذشته ۱۲۹۸ تهران از علمای روشنفکر و اصلاح طلب و از شخصیت های فرهنگی و سیاسی دوران قاجار بود که بر طبق قول مشهور نسب وی به خواجه نظام الملک طوسی وزیرشاهان سلجوقی می رسد. در منابع تاریخی دوران قاجار و معاصر زندگی او را آورده اند.
... [مشاهده متن کامل]
میرزا جعفر حکیم الهی فرزند میرزا حسینعلی لواسانی در ۱۲۱۵ قمری در خانواده ای اهل علم در قریه سینک لواسان زاده شد. در جوانی به اصفهان رفت و در محله بیدآباد ساکن شد و در مدارس و مکاتب آن شهر به فراگیری حکمت و تاریخ و علوم عقلی پرداخت و پس از پایان تحصیل راهی تهران شد و در اواخر سلطنت فتحعلی شاه به دربار قاجار راه یافت و «ًدر خدمت خاقان صحبت تواریخ و اشعار و سایر علوم را داشت و طرف مصاحبت و منادمت خاقان بود» در دوران صدارت امیرکبیر به حل و فصل دعاوی مدنی و شرعی منصوب شد و ناصرالدین شاه به او لقب حکیم الهی داد و او را که اجازه حضور در مراسم درباری داشت «پیرزنده دل» می نامید چندی تولیت بارگاه امامزاده عبدالله شهر ری را داشت و مدتی نیز به ملاباشیگری کرمانشاهان ( در دوران حکومت عمادالدوله ) منصوب شد در زمان سپهسالار مقاله ای در پشتیبانی از اصلاحات و تأسیسات جدید آن وزیر در روزنامه مریخ منتشر ساخت.
مهدی قلی هدایت حاضرجوابی و بذله گویی او را در مواجهه با حرم سلطنت و اشاره او به تفنگ حسن موسی ستوده و حاج سیاح محلاتی به تحسین رفتار و منش او پرداخته است وی با بیشتر رجال آن دوره از جمله حسام السلطنه، فرهادمیرزا، قائم مقام، عباس میرزا، سپهسالار، امیرنظام گروسی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله دوست و معاشر بود. از وی دو رساله خطی در مورد فتح هرات توسط ایران در سال ۱۲۷۳ قمری و تقبیح سیاست دولت انگلیس در این زمینه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است که متن آن در برخی از جراید و کتاب ها نیز منتشر شده است وی در تهران در کوچه حکیم الهی در سرچشمه اقامت داشت و در سال ۱۲۸۶ قمری اراضی وسیعی را در منطقه خرازین در شمال تهران برای زراعت خریداری کرد که در جوار املاک میرزا علی خان امین الدوله صدراعظم دوران مظفری قرار داشت و بعدها به الهیه معروف شد.
در طی چند نسل وصلت های متعددی با خانواده های سادات اخوی، خدابنده و سادات لاریجانی داشته است.
... [مشاهده متن کامل]
میرزا جعفر حکیم الهی فرزند میرزا حسینعلی لواسانی در ۱۲۱۵ قمری در خانواده ای اهل علم در قریه سینک لواسان زاده شد. در جوانی به اصفهان رفت و در محله بیدآباد ساکن شد و در مدارس و مکاتب آن شهر به فراگیری حکمت و تاریخ و علوم عقلی پرداخت و پس از پایان تحصیل راهی تهران شد و در اواخر سلطنت فتحعلی شاه به دربار قاجار راه یافت و «ًدر خدمت خاقان صحبت تواریخ و اشعار و سایر علوم را داشت و طرف مصاحبت و منادمت خاقان بود» در دوران صدارت امیرکبیر به حل و فصل دعاوی مدنی و شرعی منصوب شد و ناصرالدین شاه به او لقب حکیم الهی داد و او را که اجازه حضور در مراسم درباری داشت «پیرزنده دل» می نامید چندی تولیت بارگاه امامزاده عبدالله شهر ری را داشت و مدتی نیز به ملاباشیگری کرمانشاهان ( در دوران حکومت عمادالدوله ) منصوب شد در زمان سپهسالار مقاله ای در پشتیبانی از اصلاحات و تأسیسات جدید آن وزیر در روزنامه مریخ منتشر ساخت.
مهدی قلی هدایت حاضرجوابی و بذله گویی او را در مواجهه با حرم سلطنت و اشاره او به تفنگ حسن موسی ستوده و حاج سیاح محلاتی به تحسین رفتار و منش او پرداخته است وی با بیشتر رجال آن دوره از جمله حسام السلطنه، فرهادمیرزا، قائم مقام، عباس میرزا، سپهسالار، امیرنظام گروسی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله دوست و معاشر بود. از وی دو رساله خطی در مورد فتح هرات توسط ایران در سال ۱۲۷۳ قمری و تقبیح سیاست دولت انگلیس در این زمینه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است که متن آن در برخی از جراید و کتاب ها نیز منتشر شده است وی در تهران در کوچه حکیم الهی در سرچشمه اقامت داشت و در سال ۱۲۸۶ قمری اراضی وسیعی را در منطقه خرازین در شمال تهران برای زراعت خریداری کرد که در جوار املاک میرزا علی خان امین الدوله صدراعظم دوران مظفری قرار داشت و بعدها به الهیه معروف شد.
در طی چند نسل وصلت های متعددی با خانواده های سادات اخوی، خدابنده و سادات لاریجانی داشته است.