میرزا بنویس

/mirzAbenevis/

معنی انگلیسی:
clerk who writes only what is dictated to him, yesman, hack ordrudge, pen pusher

لغت نامه دهخدا

میرزابنویس. [ ب ِ ن ِ ] ( ص مرکب ) در تداول عوام ، آن که اندک سوادی در حد نوشتن دارد. دارای کوره سواد. آن که مختصر نوشتن تواند. نویسنده عامی و کم سواد. نویسنده بی ارز. میرزایی بیسواد. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

۱ - منشی کم سواد کاتب کم مایه . ۲ - کسی که کاراداری مهمی ندارد و مثلا مشغول سواد برداری یا دفتر نویسی و مانند آنست .

فرهنگ معین

(بِ ) (ص مر. ) ۱ - (عا. ) منشی کم سواد. ۲ - کسی که کار اداری مهمی ندارد.

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی ضرب المثل -> میرزا بنویس
نامه نگاری که در نگارش هر مطلب تابع دیگری است و از خود اراده ندارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس