میراندن میرانیدن

فرهنگ فارسی

( میراندن میرانیدن ) ( مصدر ) ۱ - وادار بمرگ کردن سبب مرگ کسی شدن . ۲ - کشتن قتل : [ نبینید که جویای حکمت ...خود را میرانیده است پیش از مرگ ? ]

پیشنهاد کاربران

بپرس