چند بینی گردش دولاب را
سر برون کن هم ببین میراب را.
مولوی.
می شکافد سینه ام را عاقبت همچون صدف می دهد گر قطره ای میراب این دریا مرا.
کلیم کاشی ( از آنندراج ).
در بیان تفصیل شغل میراب دارالسلطنه اصفهان تعیین مادی سالاران و تنقیه انهار و جداول و رسانیدن آب زاینده رود به تمامی محال اصفهان که از آب رودخانه شرب می شود. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 50 ). || داروغه گذر دریاکه کشتیها به اختیار او باشد. ( غیاث ).میراب. ( اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 37هزارگزی باختری گرمی با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).