میدا

لغت نامه دهخدا

میدا. [ م َ ] ( ع اِ ) مقابل. ( از منتهی الارب ). برابر و مقابل ، گویند هذا میداه ؛ این مقابل آن است و هذا بمیداه ؛ این در مقابل آن است. ( از ناظم الاطباء ). || از برای. از بهر، گویند فعله میدا ذلک ؛ کرد آن کار را از بهر آن. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب از ماده م ی د ). میداء. ( منتهی الارب ، ماده م ی د ).

فرهنگ فارسی

مقابل برابر و مقابل از برای

پیشنهاد کاربران

میدا از * میداوود* ( شهر میداووددر استان خوزستان ) میادو به معنی مانند مادر شبیه مادر است. . . می در گویش لری ب معنی مانند، شبیه و مثل است و دا ب معنی مادر میباشد
میدا مخفف اسم شهر میداوود در استان خوزستانه و میدا در گویش لری می به معنی مانند، شبیه و دا به معنی مادر است پس میدا یعنی مانند مادر شبیه مادر. . .
می از مو میاد و دا هم از کلمه ی دایه یا همان مادر ک در زبان لری می شود موی مادر
می از مو میاد و دا همون دایه یا مادر ک در زبان لری میشه موی مادر
شاد . شاداب. خوش. خوشحال.
ریشه در زیان کره ای دارد
شاداب. خوشحال. شاد

بپرس