میخائیل یوریویچ لرمانتف ( به روسی: Михаи́л Ю́рьевич Ле́рмонтов ) ( زادهٔ ۳ اکتبر ۱۸۱۴ در مسکو - درگذشتهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۱۸۴۱ در پیتیگورسک ) فعال سیاسی - اجتماعی و نویسندهٔ روسی بود. لرمانتف از نویسندگان و شعرای نامی تاریخ معاصر روسیه به شمار می آید. رمانهای قهرمان عصر ما و فاتالیست و دیوان اشعار او از مشهورترین آثار وی هستند. لرمانتف در روز ۲۷ ژوئیهٔ ۱۸۴۱ میلادی در یک سانحهٔ دوئل جان سپرد.
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۱۸۳۶، مرگ ناگهانی پوشکین سبب شد که مردم روسیه با شاعر جوان و توانایی که در اندک زمانی جانشین پوشکین گشت، آشنا شوند. این شاعر جوان که با شعر محکم و آتشین خود بر سر مزار پوشکین دل مردم را، اعم از خاص و عام، به لرزه درآورده بود، از خانوادهای اشرافی موسوم به «میخائیل یوریویچ لرمانتف» بود که تا آن زمان جز معدودی از خویشان و آشنایانش کسی او را به شاعری نمی شناخت. مرثیهٔ پرشور لرمانتف دربارهٔ مرگ پوشکین، در اندک زمانی تکمیل و توسط دوستان او بین مردم پخش و موجب شهرت و تبعید وی شد، به طوری که چند روز پس از فاجعهٔ مرگ پوشکین شاعر، شاعر نویافته به تبعیدگاه زیبا ولی پرشروشور و خطرناک قفقاز رهسپار گردید.
لرمانتف از همان اوان کودکی گرفتار بی مهری سرنوشت خویش شد. چند سال پس از تولدش که به سال ۱۸۱۴ روی داد، مادرش که از خانواده اشرافی ثروتمند و بانفوذ «آرسنیف» بود زندگی را بدرود گفت. پدرش نیز که افسری بازنشسته و از نجبای بی پول و اصلاً اهل لرمنث اسکاتلند بود در مقابل سر سختی مادرزن خود تاب مقاومت نیاورد و سرانجام مجبور شد از کودک خردسال و محبوب خویش جدا شود و او را به دست الیزا آرسنیوا بسپارد. کشمکش دائمی که بین مادرزن و داماد به وقوع می پیوست و لرمانتف کوچک شاهد آن بود در روح حساس وی اثر عمیقی گذاشت که بعداً در نمایشنامه های او بخصوص منعکس گردید. دوران کودکی لرمانتف در ترخان که از املاک مادریش و در استان پنزا واقع بود در ناز و نعمت سپری گشت. در یازده سالگی الیرا آلکسیونا نوهٔ نحیف خویش را برای معالجه و تقویت به سرزمین آب های معدنی قفقاز برد و یک سال بعد او را در یکی از پانسیون های معروف اشرافی که وابسته به دانشگاه مسکو بود برای فراگرفتن تحصیلات مقدماتی گذارد. اولین اشعار لرمانتف که تقلیدی بود از آثار پوشکین و بایرون و البته فاقد هر نوع اهمیت ادبی می باشد در همین دوران به وجود آمد، لرمانتف چنانچه رسم نجبای آن زمان بود از کودکی با زبان های فرانسه، آلمانی و انگلیسی آشنا شد و استعداد و علاقه زیادی به تئاتر، موسیقی و نقاشی ابراز نمود چنانچه علاوه بر آثار ادبی تعداد زیادی از پرتره های نقاشی اعم از صورت گری و تصویر مناظر طبیعی از وی به یادگار مانده که اغلب در موزه نگهداری می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۱۸۳۶، مرگ ناگهانی پوشکین سبب شد که مردم روسیه با شاعر جوان و توانایی که در اندک زمانی جانشین پوشکین گشت، آشنا شوند. این شاعر جوان که با شعر محکم و آتشین خود بر سر مزار پوشکین دل مردم را، اعم از خاص و عام، به لرزه درآورده بود، از خانوادهای اشرافی موسوم به «میخائیل یوریویچ لرمانتف» بود که تا آن زمان جز معدودی از خویشان و آشنایانش کسی او را به شاعری نمی شناخت. مرثیهٔ پرشور لرمانتف دربارهٔ مرگ پوشکین، در اندک زمانی تکمیل و توسط دوستان او بین مردم پخش و موجب شهرت و تبعید وی شد، به طوری که چند روز پس از فاجعهٔ مرگ پوشکین شاعر، شاعر نویافته به تبعیدگاه زیبا ولی پرشروشور و خطرناک قفقاز رهسپار گردید.
لرمانتف از همان اوان کودکی گرفتار بی مهری سرنوشت خویش شد. چند سال پس از تولدش که به سال ۱۸۱۴ روی داد، مادرش که از خانواده اشرافی ثروتمند و بانفوذ «آرسنیف» بود زندگی را بدرود گفت. پدرش نیز که افسری بازنشسته و از نجبای بی پول و اصلاً اهل لرمنث اسکاتلند بود در مقابل سر سختی مادرزن خود تاب مقاومت نیاورد و سرانجام مجبور شد از کودک خردسال و محبوب خویش جدا شود و او را به دست الیزا آرسنیوا بسپارد. کشمکش دائمی که بین مادرزن و داماد به وقوع می پیوست و لرمانتف کوچک شاهد آن بود در روح حساس وی اثر عمیقی گذاشت که بعداً در نمایشنامه های او بخصوص منعکس گردید. دوران کودکی لرمانتف در ترخان که از املاک مادریش و در استان پنزا واقع بود در ناز و نعمت سپری گشت. در یازده سالگی الیرا آلکسیونا نوهٔ نحیف خویش را برای معالجه و تقویت به سرزمین آب های معدنی قفقاز برد و یک سال بعد او را در یکی از پانسیون های معروف اشرافی که وابسته به دانشگاه مسکو بود برای فراگرفتن تحصیلات مقدماتی گذارد. اولین اشعار لرمانتف که تقلیدی بود از آثار پوشکین و بایرون و البته فاقد هر نوع اهمیت ادبی می باشد در همین دوران به وجود آمد، لرمانتف چنانچه رسم نجبای آن زمان بود از کودکی با زبان های فرانسه، آلمانی و انگلیسی آشنا شد و استعداد و علاقه زیادی به تئاتر، موسیقی و نقاشی ابراز نمود چنانچه علاوه بر آثار ادبی تعداد زیادی از پرتره های نقاشی اعم از صورت گری و تصویر مناظر طبیعی از وی به یادگار مانده که اغلب در موزه نگهداری می شود.