میج
لغت نامه دهخدا
میج. ( اِخ ) دهی است از دهستان اشکور تنکابن شهرستان شهسوار، واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری شهسوار با 129 تن جمعیت. آب آن از چشمه و راه آن مالرو و صعب العبور است. بین راه این ده و لاک تراشان سر گردنه میان کوه زیارتگاهی در قله سفیدکوه واقع است و به شاه سفیدکوه معروف ، و زیارتگاه اهالی اشکور تنکابن و ییلاقات مجاور آن است. آبشارهای متعددی دارد. در زمستان عده ای از سکنه آن برای امرار معاش به گیلان ومازندران می روند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
میج. ( اِخ ) دهی است از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 72 هزارگزی شمال خاور زرقان با 112 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
میج (بم). میج، روستایی در دهستان روداب غربی بخش بروات شهرستان بم در استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳۵۷ نفر ( ۱۴۳ خانوار ) بوده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳۵۷ نفر ( ۱۴۳ خانوار ) بوده است. [ ۱]
wiki: میج (بم)
پیشنهاد کاربران
گیج و میج
درهم و داغون
گنگ
درگیر
آمیخته شدن
درهم و داغون
گنگ
درگیر
آمیخته شدن