میأسه

لغت نامه دهخدا

( میأسة ) میأسة. [ م ُ ءَ س َ ] ( ع مص ) ناامید کردن. ( یادداشت مؤلف ). نومید کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
میاسه. [ م َی ْ یا س َ ] ( ع ص ) بسیار خرامنده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بسیار خرامنده

پیشنهاد کاربران

مانند سایه
نام دختر یکی از اصحاب پیامبر اکرم ( ص ) . دومین اسم درایران. اولی متعلق به دختری است که سیده هست و ازنجف به ایران مهاجرت کردندو باتفاق خانواده هشتادسال هست که ساکن ایران هستند.
دومین اسم باکسب اجازه از خانواده بزرگ متعلق به برادرزاده اینجانب هست که ریشه ما نیز سادات هست.
نامی دخترانه به معنی بسیار خرامنده ( ناظم الاطباء )
در زمان سانسکریت به معنای ستاره ی درخشنده

بپرس