میانجی دیدن بازار کسی را

پیشنهاد کاربران

میانجی دیدن بازار کسی را ؛ وضع او را میانه و متوسط دیدن ، چنانکه نه بازار او تیز باشد و نه بیرونق :
چو بهرام بشنید گفتار اوی
میانجی همی دید بازار اوی.
فردوسی.
- امثال :
هر دکانی راست بازار دگر.
مولوی.

بپرس