میان چیزی گیر کرده

مترادف ها

impacted (صفت)
بهم چسبیده، تحت فشار، با هم جوش خورده، با هم جمع شده، کار گذاشته شده، میان چیزی گیر کرده

پیشنهاد کاربران

بپرس