میان قلیان

لغت نامه دهخدا

میان قلیان. [ ق َل ْ ] ( اِ مرکب ) میانه قلیان. میانه. قسمتی از قلیان که میان مخزن آب ( ته قلیان ) و جایگاه تنباکو و آتش در قلیان قرار دارد و آن چوبی است میان تهی که بر آن به عمل خراطی برجستگیها و فرورفتگیهای مدور باشد تزیین را و در انتها، نی مانندی میان تهی دارد که داخل آب گردد و آن را نی آب گویند و خود میانه را بر کوزه قلیان یا ته قلیان جای دهند و سرقلیان را بالای آن قرار دهند. و در بدنه آن سوراخی است که به تجویف میانه غلیان رسد و یک سر چوبی نی مانندیا نی پیچی را بدان متصل سازند و سر دیگر آن را در دهان گیرند و نفس فرو برند تا دود حاصل از اشتعال تنباکو از میانه قلیان بگذرد و داخل دهان وریه شود.

فرهنگ فارسی

میانه قلیان میانه

پیشنهاد کاربران

بپرس