می فشان. [ م َ / م ِ ف َ ]( نف مرکب ) فشاننده می. || خون فشان. که خون افشاند. خونریز. ( در صفت تیغ و خنجر ) : تیغ حصرم رنگ شاه از خون خصم روز میدان می فشان باد از ظفر.خاقانی.