می الوده

لغت نامه دهخدا

( می آلوده ) می آلوده. [ م َ / م ِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آلوده به می. که به شراب آلوده باشد. آنچه به باده آلوده باشد :
می آلوده دستار و پیراهنش
گروهی سگان حلقه پیرامنش.
سعدی ( بوستان ).
|| کنایه است از شرابخوار و مخمور. می زده. مست :
می آلوده ای راه مسجد گرفت.
سعدی.
- می آلوده کردن ؛ کنایه است از بسیار سرخ کردن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( می آلوده ) آلوده به می که به شراب آلوده باشد یا کنایه است از شرابخوار و مخمور .

پیشنهاد کاربران

بپرس