لغت نامه دهخدا
- سِرِّ ( راز ) مگو ؛ رازی که باید در پنهان داشتن آن منتهای کوشش را بجای آورد. سری که افشای آن خطرناک است. گاه نیز به طعن و تمسخر به حرف بی اهمیت یا رازی که برملا شده است اطلاق می شود: این سرّ مگو را کسی که نمی داند خواجه حافظ شیرازی است. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
مگو یعنی راز