مگس پرانیدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - دور کردن مگس از حوالی خود . ۲ - بیکار ماندن ( ایهام ) : [ مصریان چو نپرانند مگس بادل تنگ زهر نوشان تو گر کام بشکر ندهند ? ] ( ظهوری آنند. )

فرهنگ معین

( ~. پَ دَ ) (مص م . ) کساد بودن بازار.

پیشنهاد کاربران

مگس پرانیدن ؛ راندن مگس از اطراف خود.
- || کنایه از کسادی بازار باشد. ( برهان ) . کساد بازار و بی رونقی آن. مگس پرانی. ( از آنندراج ) . کساد بودن بازار. ( ناظم الاطباء ) . رونق نداشتن و کساد بودن سر. خلوت بودن سر شخص : فلان پزشک چهار سال است مطب دارد، هنوز مگس می پراند. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ) . عاطل بودن. بیکار و معطل بودن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
...
[مشاهده متن کامل]

مصریان چون نپرانند مگس با دل تنگ
زهرنوشان تو گر کام به شکر ندهند.
ظهوری ( از آنندراج ) .

بپرس