مکینه

/makine/

مترادف مکینه: ماشین، کارخانه

معنی انگلیسی:
aspirator, sucker, vacuum pump, suker [pipe through which water etc. is drawn by suction]

لغت نامه دهخدا

( مکینة ) مکینة. [ م َ ن َ ] ( ع اِمص ) نرمی و آهستگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مکینه. [ م َ ن َ / ن ِ ]( اِ مرکب ) آلت مکیدن . فرهنگستان ایران این کلمه را معادل محجمه پذیرفته است.و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران ص 162 شود.

مکینه. [ م َ ن َ ] ( معرب ، اِ ) ماشین. ماکینه. رجوع به ماشین شود.

فرهنگ فارسی

آلت مکیدن
( اسم ) ماشین کارخانه ( در خوزستان متداول است ) .

فرهنگ معین

(مَ نِ ) [ ع . ] (اِ. ) نرمی ، آهستگی .
(مَ نَ یا نِ ) (اِ. ) آلت مکیدن ، محجمه .

فرهنگ عمید

آلت مکیدن.

واژه نامه بختیاریکا

( مکینِه ) آسیاب؛ موتور

دانشنامه آزاد فارسی

مَکینِه (haustorium)
اندامی تخصص یافته در گیاهان انگلی یا قارچ ها. برای جذب مواد غذایی به درون یاخته های میزباننفوذ می کند. مکینه ممکن است حاصل رشد جانبی ریسه، مانند قارچ های انگلی، یا حاصل رشد ساقۀ گیاهان گل دار انگلی، مانند سس، باشد. مکینه های بادکش مانندِگیاه انگلی سس بی آن که یاخته ای را از بین ببرند، وارد بافت آوندی گیاه میزبان می شوند.

پیشنهاد کاربران

مکینه به معنی ی ماشین یا کارخانه است و در زبان اصفهانی انرا می گویند و ان به معنای فواره، محلی که از ان آب به بیرون می آید، ففاره، ریسه آب
شخصی آمد گفت یه عدد مکینه می خواهم گفتم به چه زبانی است گفت ترکی محل ما در اس آباد همدان گفتم یعنی چه؟گفت خودتراش
در بویراحمد ( یاسوج ) قدیمی تر ها به کارخانه برنج کوبی مکینه میگفتند
اصل واژه ی "مکینه" به دلیل اشتراک و هم خانواده بودن زبان ایرانی که در خانواده ی زبان های "هندو اروپایی"قرار می گیرد ، در زبان پارسی همان" ماشینه"میباشد و به نسل دوم آسیاب هایی گفته می شد که خاصه در مناطق جنوبی کشور نسبت به آسیاب های سنگی ، مدرن تر می نمود، مکینه در ابیات مردم بختیاری مسجدسلیمان که بعنوان اولین شرکتشهر خاورمیانه بود ، با ورودش انعکاس یافت : بِیَو بریم چَم آسیو سیل مکینه bīyav. berīm. čamāsīyav. seyle. makīne:بیا برویم چم آسیاب به مکینه های خارجی و تازه نگاه کنیم. چَم:čam در واژگان بختیاری ، جای سبز و پر آب و آبگیر را گویند که برای آسیاب و مکینه کردن آرد ها مناسب باشد. بعد ها به هر ماشینی در گویش ها ی مختلف مکینه می گفتند، از خودریش تراش گرفته تا خودرو های مختلف و کارخانجات اولیه.
...
[مشاهده متن کامل]

رامین یوسفی
ریشه یاب مزدا

به هر نوع موتور حرکتی مانند موتور لِنج، موتور اتومبیل، پمپ های بزرگ مکنده چاه که گازوئیلی بودن ( به زبان بندری، رایج در بندر کنگ )
در شهرستان لنجان اصفهان قدیم الایام به آسیاب شالی و گندم کمیته می گفتند
مکینه ، مچینه ، مشینه، ماشین
برابر واژه امروزی ماشین میباشد در جنوب غربی فارس وبوشهر آسیاب آبی قدیم را مکینه میگفتند
در حقیقت میتوان گفت کلمه ماشین برگرفته از همین واژه میباشد
در زبان لاتین موتور
بهتر آنست که به جای واژه موتور ماشین مکینه جایگزین شود

مکینه ریشه یونانی دارد و معنی موتور و ماشینی است و واژه مکانیک هم برگرفته از آن است.
به محل و وسیله ای برای تراشیدن موهای زاید گفته میشود
مکینه به زبان لکی به خودتراش یا آلت تراشیدن میگن
در فارس. شهرستان. مرودشت به کارخانه برنج کوبی در قدیم مکینه میگفتند
دستگاهی که تیغ در آن قرار دارد
{انگلیس پمپ} دستگاهی که مایعات و یا میعانات را مکش می کند و به جریان می اندازد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس