مکیده

/makide/

معنی انگلیسی:
vacuum-packed

لغت نامه دهخدا

مکیده. [ م َ دَ / دِ ] ( ن مف ) خنیده و مک زده. ( ناظم الاطباء ). آنچه میان دو لب و زبان و کام فشرده و شیره یا مایع آن را فروداده باشند. مزیده. چوشیده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : دامن سخن به ثفل خاییده و مکیده ایشان بازنیفتاده. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 296 ). و رجوع به مکیدن شود.

مکیده. [ م َ دَ ] ( ع اِمص ، اِ ) مکر و خدعه. ( ناظم الاطباء ). مکیدة. و رجوع به مکیدة و مکیدت شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) حیله کردن دستان ساختن . ۲ - ( اسم ) حیله گری چاره گری : [ شیر را آزمودم و اندازه زور و قوت او معلوم کرد و رای و مکیدت او بدانست و در هر یک خللی تمام و ضعفی شایع دیدم . ] ( کلیله . مصحح مینوی .۸۹ ) جمع : مکاید
مکر کردن . یا خبث . جمع : مکاید

فرهنگستان زبان و ادب

{implosive} [زبان شناسی] 1. ویژگی آوای حاصل از سازوکار جریان هوای چاکنایی درون سو 2. آوای حاصل از سازوکار جریان هوای چاکنایی درون سو

واژه نامه بختیاریکا

تَه تُهنیدِه

پیشنهاد کاربران

مکیده
خوردن
کشیدن
کشیدن خوردن
خوردن
بلع کردن
کشیدن

بپرس