مَکلینْتاک، باربارا (۱۹۰۲ـ۱۹۹۲)(McClintock, Barbara)
مَکلینْتاک، باربارا
متخصص امریکایی ژنتیک. به سبب کشف عناصر ژنتیکی متحرک۱ یا ژن های جهنده۲، که موقعیت خود را روی کروموزوم۳ از نسلی به نسل دیگر تغییر می دهند، به جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی ۱۹۸۳ دست یافت. این پدیده چگونگی عملکردهای تخصصی یاخته هایی با منشأ مشابه در پوست، عضله، استخوان، و عصب را شرح می دهد و بیان می کند چگونه تکامل۴ سبب افزایش تعداد گونه ها۵ می شود. مکلینتاک در هارتفورد۶ کنتیکت۷ زاده شد و در دانشگاه کورنل نیویورک گیاه شناسی خواند. در ۱۹۲۷، درجۀ دکترا گرفت. قبل از اخذ مدرک از این دانشگاه، از ۱۹۴۱، در بنیاد کارْنِگی۸ نیویورک به مطالعه کروموزوم های ذرت پرداخت و مشاهده کرد که الگوها روی دو بخش قرینۀ دانه های ذرت برعکس یکدیگرند و رسوب رنگدانۀ۹ برخی از دانه های ذرت با ساختار ژنتیکی۱۰ آن ها مرتبط نیست. همچنین، متوجه شد که براثر تقسیم یک یاخته به یاخته های خواهری۱۱، یکی آنچه را دیگری ازدست می دهد دریافت می کند. او استنباط کرد که همۀ ژن ها به شکل مشابهی رفتار نمی کنند. برخی ژن ها می توانند ژن های دیگر را روشن یا خاموش کنند، از یک نقطه به نقطه دیگری روی کروموزوم بجهند، و حتی از یک کروموزوم به کروموزوم دیگر منتقل شوند. این ژن ها به منزلۀ تنظیم کننده عمل می کنند. این ژن ها بعداً در باکتری ها و مگس سرکه کشف شدند. مکلینتاک عدم ثبات ژن ها را کشف و یکی از اصول اولیۀ وراثت گرگور مندل۱۲ را رد کرد. کشف او کاربردهای فراوانی داشت؛ ازجمله چگونگی مقاومت به داروهای آنتی بیوتیک (پادزی) و انتقال این ویژگی به انواع دیگر باکتری ها را شرح می داد. او اشعۀ ایکس را برای القای اختلال و بازترتیبی۱۳ کروموزوم ها به کار برد و روشی را آزمایش کرد که طی آن کروموزوم ها تخریب را ترمیم می کنند. این اطلاعات به دیگر دانشمندان کمک کرد که مسایل مرتبط با بیماری های ناشی از اشعه را پس از انفجار بمب اتم در هیروشیما۱۴ی ژاپن درک کنند.
mobile genetic elementsjumping geneschromosomeevolutionspeciesHartfordConnecticutCarnegie Institutepimentationgenetic makeupsister cellsGregor MandelrearrangementsHiroshima
مَکلینْتاک، باربارا
متخصص امریکایی ژنتیک. به سبب کشف عناصر ژنتیکی متحرک۱ یا ژن های جهنده۲، که موقعیت خود را روی کروموزوم۳ از نسلی به نسل دیگر تغییر می دهند، به جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی ۱۹۸۳ دست یافت. این پدیده چگونگی عملکردهای تخصصی یاخته هایی با منشأ مشابه در پوست، عضله، استخوان، و عصب را شرح می دهد و بیان می کند چگونه تکامل۴ سبب افزایش تعداد گونه ها۵ می شود. مکلینتاک در هارتفورد۶ کنتیکت۷ زاده شد و در دانشگاه کورنل نیویورک گیاه شناسی خواند. در ۱۹۲۷، درجۀ دکترا گرفت. قبل از اخذ مدرک از این دانشگاه، از ۱۹۴۱، در بنیاد کارْنِگی۸ نیویورک به مطالعه کروموزوم های ذرت پرداخت و مشاهده کرد که الگوها روی دو بخش قرینۀ دانه های ذرت برعکس یکدیگرند و رسوب رنگدانۀ۹ برخی از دانه های ذرت با ساختار ژنتیکی۱۰ آن ها مرتبط نیست. همچنین، متوجه شد که براثر تقسیم یک یاخته به یاخته های خواهری۱۱، یکی آنچه را دیگری ازدست می دهد دریافت می کند. او استنباط کرد که همۀ ژن ها به شکل مشابهی رفتار نمی کنند. برخی ژن ها می توانند ژن های دیگر را روشن یا خاموش کنند، از یک نقطه به نقطه دیگری روی کروموزوم بجهند، و حتی از یک کروموزوم به کروموزوم دیگر منتقل شوند. این ژن ها به منزلۀ تنظیم کننده عمل می کنند. این ژن ها بعداً در باکتری ها و مگس سرکه کشف شدند. مکلینتاک عدم ثبات ژن ها را کشف و یکی از اصول اولیۀ وراثت گرگور مندل۱۲ را رد کرد. کشف او کاربردهای فراوانی داشت؛ ازجمله چگونگی مقاومت به داروهای آنتی بیوتیک (پادزی) و انتقال این ویژگی به انواع دیگر باکتری ها را شرح می داد. او اشعۀ ایکس را برای القای اختلال و بازترتیبی۱۳ کروموزوم ها به کار برد و روشی را آزمایش کرد که طی آن کروموزوم ها تخریب را ترمیم می کنند. این اطلاعات به دیگر دانشمندان کمک کرد که مسایل مرتبط با بیماری های ناشی از اشعه را پس از انفجار بمب اتم در هیروشیما۱۴ی ژاپن درک کنند.
mobile genetic elementsjumping geneschromosomeevolutionspeciesHartfordConnecticutCarnegie Institutepimentationgenetic makeupsister cellsGregor MandelrearrangementsHiroshima
wikijoo: مکلینتاک،_باربارا_(۱۹۰۲ـ۱۹۹۲)